مي گذرد اكنون روزها مثل گودالي ام در آب گشته ام زنداني انزوا گويي رفته ام در خواب نيست مهرباني دلدار ز رنج تنهايي بي تاب در سكوت ممتد انتظار نيست پيغامي ناب پر زده مرغ خنده ام گل شادي گشته ناياب
431 بازدید
برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید
لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:
چیزی خاص را وارد کنید: