گفته بودی که چرا غرق تماشای توام آن چنان شادکه حیران دو چِشمان توام پلک برهم نزنم تاکه نگیرد خوابم ناز برعطر لبانت که کند بیدارم
368 بازدید
برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید
لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:
چیزی خاص را وارد کنید: