شعر رسول مهربانی – رسول چهارمحالی (ساقی عطشان)

آمنه دارد بغل خورشید عالم تاب را
در زلالی و سپیدی قطره ای از آب را
عطرخوش بوی رسالت میرسدهر سومشام
جبرئیل آ ورده بهر مقدمش عرض سلام
روز میلادش ظهور عشق و امید و شعف
دشمنانش خواب رفته خواب اصحاب کهف
دین اسلام از وجودش بانگ یا هو می زند
عشق فخر کائنات هم طعنه بر او می زند
آ سمان مکه امشب غرق نور مصطفاست
مصطفی ختم النبی نوری ز انوار خداست
عرشیان آماده اند تا لاله بارانش کنند
از قدومش خاک را روضۂ رضوانش کنند
خاک را خوشبو تر اززلف نگارانش کنند
پادشاهان جهان را مست برهانش کنند
در دل اهل حقیقت روشنایی می کند
هر دل آ زاده ای را کهربایی می کند
عطراو عطر بهشت ونوراونور خداست
احمدومحمود،ابوالقاسم،محمد مصطفاست
او رسول مهربانی او امین عالم است
یاور غمدیدگان ،مستضعفان او خاتم است
آ تش آتشکده خاموش ز نور روی اوست
بلبل وگل مست گیسوی پریشان موی اوست
——————————–
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی (ساقی عطشان)

Loading

امتیاز بدهید

نظر

  • هنوز نظری ندارید.
  • افزودن دیدگاه