شعر شب قدر – دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی

« شب قدر »
شب قدری خدای ما ،که از خود کرد ایجادش
زِ فیض و رحمتش بر ما ،خدا بنهاد بنیادش
فغان ازفکرمحرومی،که آن شب رو به طاعت نیست
ثواب روز عقبی را ، خودش می داد بر بادش
خوش آن فردی،شب قدری که طاعت میکند تاصبح
در عقبی خوش است ، آن زِ فکر عقل آگاهش
مسلمانان شب قدری ، شما یاد خدا باشیـد
اگر بر یاد آن باشید ،شما را کی رَوَد یادش
خدا نیکو نظر باشد ، نظر دارد به زاهد ها
زِ فیض پُر فتوح خود ، دهد بر جمله زُهادش
مسلمانان شب قدر است ،مبادا خوابتان بردن
جفا بر خود روا دارد،هرآنکس می برد خوابش
دلا یاد خدا می باش ، اگر نام نکو خواهی
که هر نام نکو ثبت است ،به دفتر نزد الله اش
خلیل الله اعظم1 ، آنکه نام جاودان دارد
در آن هنگامه ی آتش ،خدا را بود بر یادش
شب قدر ثوابش را در آن هر فردی که دریابد
به روز رستخیز2 آن را به زودی آین3 امدادش
حسن وصف شب قدرس،تو می گفتی نکته گو
ثوابش دست آن باشد ،که شب را کرد بنیادش
٭٭٭
1- حضرت ابراهیم (ع) 2- قیامت 3- آیند
دیوان اشعار حسن مصطفایی دهنوی

Loading

امتیاز بدهید

نظر

  • هنوز نظری ندارید.
  • افزودن دیدگاه