شعر پیامبر خاتم – حسن مصطفایی دهنوی

« پیامبر خاتم »
بقیه زِ بقای منـس ، بنی خاتم
که آن بقای ، حبیب منس ابوالقاسم
مـرا و امـر مرا یک بقیه می باید
محمد(ص) است حبیبم، بقیه تا قائم3
بقیه ی آل محمد،که هستن از فاطمه
که فاطمه است ومحمد،به امر من قائم
به من و امر من،آن هر دو می بُوَند قائم
حبیب من به من ، فاطمه به آن قائم
دو نور عین علی(ع) و بنی فاطمه اند
که فاطمه(س) به حبیبم و آن به من قائم
همین ردیف بقاشان،به من بُوَند قائم
حبیبـم اول اینها و آخـر آن قائم
دو نام و یک لقبنـد ، اولی و آن آخر
کز اولی بنمودم ، لقب ابوالقاسم
مگر نگفت: محمد(ص) پیامبر خاتم
که این دو چیز بزرگس، نهادمش باهم
یکیس عترت و آلم و دیگری قرآن
جدا نمی شوند ازهم،دو تا بُوَند باهم
امانتـی که سپـرد آن پیامبر خاتم
بدست خلق امینس، که تا رسد قائم
کسیـس وارث علم پیامبر خاتم
که هاشمی نسبـس ،وَز بنی ابوالقاسم
رموز امن آن حبیب فاطمه(س) را
هر آن کسی بشناسد به من شود قائم

حسن مصطفایی دهنوی
٭٭٭
3- برخاسته – لقب امام زمان(عج)

Loading

امتیاز بدهید

نظر

افزودن دیدگاه