• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان

    شعر دوبیتی145/ حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • اشتراک گذاری
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    تا  به  فلك  مي روم  در پي گفتـار  دوست

    هر چه  فزونتـر  رَوَم  مي نگـرم  راه اوست

    هـمره  فرمان  دوست ، هر چه   توانـي  برو

    غير ره دوست چيست،راه ديگرازعدوست

    ٭٭٭

    خـداوندا   تويـي   بر   بندگـان       دوست

    كه  رسـم    بندگانـت   رسـم    نيكوست

    هـر آن  فردي   كه   فرمان   تـو    را   بـُرد

    ميـان    بندگـان  ،    آزرده تـر       اوسـت

    ٭٭٭

    خـداوندا   تويـي   بر   بنده ات      دوسـت

    يقينـاً   بنده ات   بر  تـو   شـده     دوسـت

    اگـر  آن  بنـده   امـرت   را   عمل     كـرد

    به   جـمع   بندگانـت    بـهترين     اوسـت

    ٭٭٭

    بيـدار دلان   را  خبـر  از حكم خدا  هست

    در  صحبت  آنـها  اثر  از مهر و وفـا هست

    بيـدار دلان  پيـرو   بـر  صحبـت    حق انـد

    از صحبت حق شان اثري هم بر ما   هست

    ٭٭٭

    يارب  ترحـّمي  به  من   آور  كه  خلق  تـو

    مگـذار  بـر  سـرم   بِـرسـد   ظلم  خلق تـو

    خلقـت  چرا  رعايـت   عدلت   نـمي كنند

    آيا روا  بُـوَد به  قاعده ي  رأي  و عدل تـو

    ٭٭٭

    نسیم گلشن   حسن مصطفایی دهنوی

    آمار

     74 بازدید

    تبلیغات

    mood_bad
  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    اشتراک گذاری


    پیشنهاد به شما

    مجموعه اشعار سپید کوتاه (هاشور) ۲ /لیلا طیبی (رها)

    (۱) کاش کسی به پرسد: چرا لبخندهای تو؛ اینقدر بی‌رنگ است!؟ و من همه چیز را بیاندازم گردن…
    • شعر سپید

    شعر دوبیتی123/ حسن مصطفایی دهنوی

    در آتش عشقت خدا  مي سوزم از بيچارگي درمان كه نتوانـم كنم اين درد  در  آوارگي دردي بُوَد در سينه ام  در…
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی120/ حسن مصطفایی دهنوی

    آدم  اگـر  به  علم  خـدا  ،پي  نـبرده   است دستش مَزن و هيچ مگويش كه  مُرده است گـر اين  نداند  …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی119/ حسن مصطفایی دهنوی

    خرقه و تسبيح شيخ گرچه به ظاهر نكوست بي عملان كي رَوَند رو به ره كوي دوست چشم   بصيرت  بود   باطن  هر …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی168/ حسن مصطفایی دهنوی

    تا  به  تولّــي  دوست  بر پَـرم   از   آشيــان كس ديگر اين روح من ننگردش  درجها ن مرغ  فضايــي  بُوَد …
    • دوبیتی

    شعر دو صد گنج / حسن مصطفایی دهنوی

    « دو صد گنج » آنكه  سازنده  و خلاق  جميع  بشر    است دست غيبش همه جا بهربشر جلوه گر است اجتماعات …
    • قصیده

    شعر علم عقلا / حسن مصطفایی دهنوی

    « علم عُقلا » اي كه بر  وِرد1 زبان،صحبت نيكت  بُوَدت نيكي  از دست  مَده،تا  كه سعادت  بُوَدت2 پيروي…
    • قصیده

    یلدا بی حضور پدر/ فاطمه مقیم هنجنی

    بعد از تو هر شب در فراقت شام یلدا بود بین من و لبخند هایم بی تو دعوا بود ای عشق شبهای قشنگ کودکی…
    • غزل

    شعر سخنم را / حسن مصطفایی دهنوی

    « سخنم را » برگو  تو حسن،خود چه كني  اين سخنم را غافل   نـنشين  غصب   نـمايند     سخنم را من  با …
    • قصیده

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1401 - 1398

    سبد خرید

      ورود ×

      یک + 9 =

      ورود با رمز عبور یکبار مصرف
      ارسال مجدد رمز عبور یکبار مصرف(00:240)
      • (+98) Iran