• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان

    مجموعه اشعار سپید کوتاه (هاشور) ۳ / سعید فلاحی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • اشتراک گذاری
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

     

    (۱)
    پیراهن یوسف وُ
    انتظار یعقوب،
    غافل که زلیخا
    ز تن، پیراهن دریده‌ست.

    (۲)
    باران
    بدجور
    پشت پنجره
    قدم می‌زند،
    چترت را بردار
    برویم
    با او قدمی بزنیم.

    (۳)
    فصل آخر عمرم،
    --زمستان نیست!
    هنگامه‌ای‌ست،
    که تو می‌روی.

    (۴)
    مثل نیمکت سیمانی
    در گوشه‌ی پارک،،،
    به انتظار نشسته‌ام
    که بیایی!

    (۵)
    ترس دارم که نیایی وُ
    شوم شود
    --این روزگار،،،
    چندی‌ست،
    جغد وحشت
    در ذهنم لانه دارد.

    (۶)
    اینجا،،،
    لبریزِ شب‌ست!
    خورشیدی بیاور...

    (۷)
    گریه
    سوغات دلتنگی شبانه‌ست...
    نیمه شب‌ها
    خط‌خطی می‌کند،
    سلول‌های تن‌ام را

    (۸)
    دیرگاهان دریائی بودم،
    --آبی و بیکران--
    مادر که مُرد، برکه شدم!
    با سفرِ پدر؛
    --خشکیدم!

    (۹)
    من
    همان شاخه‌ی خشک‌ام
    شکسته ز تن درخت،،،
    دِگرم نیست
    در اندیشه
    جوانه زدنی...

    (۱۰)
    تقویم
    ماه هاست
    نیامدن‌ات را
    به رخ‌ام می‌کشد.

    (۱۱)
    کوچه‌های شهر؛
    پیر شده‌اند و،
    صبرشان سر آمده‌ست!
    ***
    به انتظارِ عالمی؛
    -- معنا بده!

     

    #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

    آمار

     61 بازدید

    تبلیغات

    mood_bad
  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    اشتراک گذاری


    پیشنهاد به شما

    مجموعه اشعار سپید کوتاه (هاشور) ۲ /لیلا طیبی (رها)

    (۱) کاش کسی به پرسد: چرا لبخندهای تو؛ اینقدر بی‌رنگ است!؟ و من همه چیز را بیاندازم گردن…
    • شعر سپید

    شعر دوبیتی123/ حسن مصطفایی دهنوی

    در آتش عشقت خدا  مي سوزم از بيچارگي درمان كه نتوانـم كنم اين درد  در  آوارگي دردي بُوَد در سينه ام  در…
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی120/ حسن مصطفایی دهنوی

    آدم  اگـر  به  علم  خـدا  ،پي  نـبرده   است دستش مَزن و هيچ مگويش كه  مُرده است گـر اين  نداند  …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی119/ حسن مصطفایی دهنوی

    خرقه و تسبيح شيخ گرچه به ظاهر نكوست بي عملان كي رَوَند رو به ره كوي دوست چشم   بصيرت  بود   باطن  هر …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی168/ حسن مصطفایی دهنوی

    تا  به  تولّــي  دوست  بر پَـرم   از   آشيــان كس ديگر اين روح من ننگردش  درجها ن مرغ  فضايــي  بُوَد …
    • دوبیتی

    شعر دو صد گنج / حسن مصطفایی دهنوی

    « دو صد گنج » آنكه  سازنده  و خلاق  جميع  بشر    است دست غيبش همه جا بهربشر جلوه گر است اجتماعات …
    • قصیده

    شعر علم عقلا / حسن مصطفایی دهنوی

    « علم عُقلا » اي كه بر  وِرد1 زبان،صحبت نيكت  بُوَدت نيكي  از دست  مَده،تا  كه سعادت  بُوَدت2 پيروي…
    • قصیده

    یلدا بی حضور پدر/ فاطمه مقیم هنجنی

    بعد از تو هر شب در فراقت شام یلدا بود بین من و لبخند هایم بی تو دعوا بود ای عشق شبهای قشنگ کودکی…
    • غزل

    شعر دوبیتی148/ حسن مصطفایی دهنوی

    زاهد ، به  راه  جـمله  تـجمّل  خودت مـرو راهت  قناعت  است ،  اگـر  مي شود بـرو زاهـد    بِـكار   بـذر  …
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1401 - 1398

    سبد خرید

      ورود ×

      15 − 3 =

      ورود با رمز عبور یکبار مصرف
      ارسال مجدد رمز عبور یکبار مصرف(00:240)
      • (+98) Iran