دسته: نوشته های ابوالفضل دوستی

مهر 28
شعر حال و احوال – ابوالفضل دوستی

سلام خوبی؟ چطوره حالت از حال و احوال سال به سالت کسایی داری؟ ما که بی کسیم تنهای تنها توی قفسیم چشام راه دیده بنده ی خدا! یادمه هیچوقت نمیشد تنها آخرشم که رفت رفت توی یه قبر تنها شدیمو شدیم مثل ابر زنگی نمیزنی بگی چطوریم نترس نمیایم پلو بخوریم حالا که رفته از […]

مهر 28
شعر ولادت امام رضا همشهری – ابوالفضل دوستی

نزدیک امام رضاییم به خدا که بی وفاییم خود گر نری دل را ببر ما محتاج آقاییم در این روز ولادت روز کرم و سعادت بخون دعا و ارادت تا دعا برات بشه عادت کاش به خوابم بیاید الگویم شود باید سرور کشورم شده همشهری خودم شده در حرمش که رفتم احساسی عجیب داشتم با […]

مهر 23
شعر شهریوری – ابوالفضل دوستی

من یه شهریوریَم تو تابستون آخریَم انقدر که پُر محبتم آخر خوش باوریَم بهتر از هر مهر و آذریَم هر جا برم نوبریَم باید بفهمی که کیَم من یه شهریوریَم ابوالفضل دوستی

مهر 23
شعر امام حسَین – ابوالفضل دوستی

نور خدا حسَین است حسَین نورُ الله است هر که در این مسیر بود از برکتش آگاه است حسَین نور عِین است حسَین راه دِین است کنار کاظِمِین است حسَین همان حسِین است روز حسَین این روزها روز کمک به خیلیا به سوی او روانه شو شامل استفاده شو وَ مجذوب و دلداده شو وَ […]

مهر 21
شعر حلقه ازدواج – ابوالفضل دوستی

دستتونو به هم دادین واسه هم حلقه خریدین از حلقه ی دستت به دست همسرت وصلین یه جوری که حلقه های دیگه رو ندیدین منظورم کاملا شفافه حلقه زنجیر بافه یعنی زنجیرِ غیب تو کاره و همدیگرو که میخواین کفافه نمیخوام با این شعر بشین کلافه پس فقط دو بیت میکنم اضافه اول اینکه بشین […]

مهر 20
شعر یا علی – ابوالفضل دوستی

باز هم گفتم یا علی قرآن شافعم شد با برکت گفتنش از گناه مانعم شد باز هم گفتم یا علی درهای نعمت باز شد گفتن یک بار یا علی گشودن یک راز شد گفتن یک بار یاعلی انجام راز و نیاز شد مثل وقتیکه یک نفر آماده نماز شد و شعرهای ابوالفضل دوستی انگیزه ی […]

مهر 17
شعر ربات – ابوالفضل دوستی

منم من که خاطرخاتم هر روز یه جور سر راتم به من توجه نداریو فکر میکنی من یه رباتم اما تو دیدی که شادم چون که تو هستی در یادم وگرنه از روی تو جز بدی ندیدم و نخوادم ابوالفضل دوستی