دسته: نوشته های ستاره ملکی

آبان 11
شعر ثمین – ستاره ملکی

دختری از جنس ابریشم آمده از نسترن، شبنم دختری از جنس احساسم می نشیند بر گل و سنبل روی گل ها حک شده اسمش اسم او زیبای هر گلشن در بهار زندگی هستی هر ورق از این گلستانم گل تو هستی و گلستان هم تو عشق تو هستی و عاشقی هم تو تو نیاز این […]

آبان 06
شعر پاییز – ستاره ملکی

آرام آرام ریختن برگها و قدم هایی که به آهنگ خش خش دلی خوش دارد هوا حال عجیبی دارد بوی نارنج محبت در اوست عشق شور غریبی دارد بوی احساس و نم باران است فصل شیرین محبت اینجاست فصل پاییزی شیرین صداقت اینجاست بهترین فصل همین پاییز است شاه هر فصلی که رنگ آمیز است […]

آبان 03
شعر شوق دیدنت – ستاره ملکی

شوق دیدنت ای گل  آسمانی طوفانی آرزوی عشقت ای گل سرزمینی رویایی عشق تو شیرین مهر تو شده رنگین کی تو می آیی؟ ای زیبا کی شوی همه دنیا ستاره ملکی (تقدیم به دخترم نفس)

مهر 22
شعر هدیه های بینظیر – ستاره ملکی

در ضرب ضرب آهنگ زندگی ام روی بند بند دیالوگ روزانه ام در وابستگی سخت این همه عشق می نوازی عاشقانه تاج درخشان زندگی ام تاج جاودانه زندگی ام همیشه درخشان بمان درون قلب من امروز من فریبانه می خندم فردا غریبانه نگریم گفتی عاشق باشم همیشه یک آسمون پراز ستاره هدیه شده به چشمانم […]

تیر 22
شعر کران دور – ستاره ملکی

زبانه می کشد دوباره از زمانه ی فریب دلم دروغ می شود از کمانه ی صلیب زمانه و کمانه ای شده میان دیده ام ز هرم این شراره ها از این طلسم سازها اگر چه صورت ظریف عاشقی پر از نشانه شد که انزجار از این نگاه ، روزگار شد چه روزها که قل قلی […]