• صفحه اول
    • مجله
    • درباره ما
    • تماس با ما
    ثبت اثر / مکان
    ورود یا ثبت نام
    ثبت اثر / مکان

    شعر دوبیتی149/ حسن مصطفایی دهنوی

    • متن شعر
    • نظرات 0
    • اشتراک گذاری
    • prev
    • next
    • پسندیدن
    • گزارش مشکل
    • prev
    • next
    متن شعر

    گفتـار سليمان  كه  زِ  اسرار  نگيـن   است

    اسرار خـدا  بود  و  زِ دوران   قديـم   است

    دوران  محمـد(ص)  كـه   بُوَد  اول   اسلام

    آن ختم رُسل بود كه  افضل زِ نگيـن است

    ٭٭٭

    هر فرد كه  دينش به  خداونـد ، يقيـن است

    جايش به يقين  باغ جنان،خُلـد برين  است

    اسلام كه نَبـوَد به جـز  از  نيكـي و   پاكـي

    بدكاري و تزوير ودغل رسم چه دين است

    ٭٭٭

    طفل  بشر  از  روز  ازل   مايل  جهل  است

    هر  كار  خطرناك  برايش همه  سهل است

    دانايـي  و  دانـش   اَر كسي    ياد     نگيرد

    بيهوده  بگردد ، به يقين  فاقـد  عقل  است

    ٭٭٭

    آدم   اگـر   از  شـرَرَش    كـم           كنـد

    فكـر خود  و  مُـردن   و   ماتـم        كنـد

    جرأت   آن    نيسـت   ،   بَـرِ   امـر      حق

    رو  به  كجي   يك  سَـر  مو ،  خَـم  كنـد

    ٭٭٭

    خدايا بر مسلمانان اگر اين راه دشوار  است

    چرا بر نامسلمانان هزاران راه  بي خار است

    چرا بر  نامسلمانان  فراران   راه    مي باشـد

    ولي بهرمسلمان رهي گرهست پُرخار است

    ٭٭٭

    نسیم گلشن   حسن مصطفایی دهنوی

     

    آمار

     80 بازدید

    تبلیغات

    mood_bad
  • هنوز نظری ندارید.
  • یک دیدگاه اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید · لغو پاسخ

    برای ارسال نظر باید وارد سیستم شوید

    اشتراک گذاری


    پیشنهاد به شما

    مجموعه اشعار سپید کوتاه (هاشور) ۲ /لیلا طیبی (رها)

    (۱) کاش کسی به پرسد: چرا لبخندهای تو؛ اینقدر بی‌رنگ است!؟ و من همه چیز را بیاندازم گردن…
    • شعر سپید

    شعر دوبیتی123/ حسن مصطفایی دهنوی

    در آتش عشقت خدا  مي سوزم از بيچارگي درمان كه نتوانـم كنم اين درد  در  آوارگي دردي بُوَد در سينه ام  در…
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی120/ حسن مصطفایی دهنوی

    آدم  اگـر  به  علم  خـدا  ،پي  نـبرده   است دستش مَزن و هيچ مگويش كه  مُرده است گـر اين  نداند  …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی119/ حسن مصطفایی دهنوی

    خرقه و تسبيح شيخ گرچه به ظاهر نكوست بي عملان كي رَوَند رو به ره كوي دوست چشم   بصيرت  بود   باطن  هر …
    • دوبیتی

    شعر دوبیتی168/ حسن مصطفایی دهنوی

    تا  به  تولّــي  دوست  بر پَـرم   از   آشيــان كس ديگر اين روح من ننگردش  درجها ن مرغ  فضايــي  بُوَد …
    • دوبیتی

    شعر دو صد گنج / حسن مصطفایی دهنوی

    « دو صد گنج » آنكه  سازنده  و خلاق  جميع  بشر    است دست غيبش همه جا بهربشر جلوه گر است اجتماعات …
    • قصیده

    شعر علم عقلا / حسن مصطفایی دهنوی

    « علم عُقلا » اي كه بر  وِرد1 زبان،صحبت نيكت  بُوَدت نيكي  از دست  مَده،تا  كه سعادت  بُوَدت2 پيروي…
    • قصیده

    یلدا بی حضور پدر/ فاطمه مقیم هنجنی

    بعد از تو هر شب در فراقت شام یلدا بود بین من و لبخند هایم بی تو دعوا بود ای عشق شبهای قشنگ کودکی…
    • غزل

    شعر دوبیتی148/ حسن مصطفایی دهنوی

    زاهد ، به  راه  جـمله  تـجمّل  خودت مـرو راهت  قناعت  است ،  اگـر  مي شود بـرو زاهـد    بِـكار   بـذر  …
    • دوبیتی

    کلیه حقوق برای هنرات محفوظ است 1401 - 1398

    سبد خرید

      ورود ×

      4 × پنج =

      ورود با رمز عبور یکبار مصرف
      ارسال مجدد رمز عبور یکبار مصرف(00:240)
      • (+98) Iran